بس دیو را که صورتش فرزند آدم است.
داستان مشاوره امروز موضوع جالبی بود...
یک جوان به اتفاق چهار جوان دیگر متهم به قتل و مدتها متواریاند که دست بر قضا جوان داستان ما تصادف میکنه و دچار قطع نخاع میشه.
ایشون پس از این ضایعه دستگیر و یکسال هست که بازداشت و در زندانه. در عین حال بواسطه وضعیت خاصی که داره بصورت متناوب به بیمارستان اعزام میشه.
در اولین بستری از مادر بیچارهاش میخواد که براش یک دستگاه گوشی همراه به بیمارستان بیاره که با جاسازی اون در آتل با خودش به زندان میبره...
در مرحله بعد تعداد ۱۵۰سیم کارت با خودش به زندان میبره که بازهم موفقیتآمیزه چرا که خانواده به اصرار مادر و وضعیت خاص ایشون باز همکاری میکنند...
در مرحله بعد تقاضا میکنه که ۵۰گرم هروئین براش تهیه کنند و به بیمارستان ببرند وقتی با مقاومت خانواده روبرو میشه که از کجا هروئین پیدا کنیم، خودش از زندان هماهنگ میکنه که هروئین رو درب مغازه برادر تحویل بدهند و پولش رو بگیرند.
خلاصه داستان زمانی به من مراجعه میکنند که هروئین در بیمارستان کشف شده و مادر بیچاره هم به اتهام حمل هروئین در بازداشت قرار داره.
امان از فرزند ناباب حتی اگر قطع نخاع باشد.
نکته۱: همیشه فکر می کردم که چطور ممکنه وفور مواد مخدر و وسایل غیرقانونی مثل موبایل در زندان این قدر زیاد و قابل دسترسه! بارها موکلهای من با موبایل از زندان با من تماس گرفتند و به راحتی صحبت کردیم. این نمونه میتونه پاسخ خوبی به این سوال باشه اگرچه راههای خیلی سادهتری هم هست.
هر جا پول و تقاضا باشد حتما عرضه وجود خواهد داشت حتی اگر در زندان باشد.
نکته۲: مطابق قانون، مجازات حمل و نگهداری بیش از ۳۰گرم هرویین، اعدام است.
#علی_مهاجری
#وکیل_دادگستری
#صدای_وکیل
https://t.me/khateratevakil
http://sedayevakil.com/